آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه paygah,news اطلاعیه آزمون کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه جامع امام حسین (ع) دانشگاه جامع امام حسین (ع) جهت پذیرش دانشجوی داخلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 92-91 اقدام به برگزاری آزمون در مهر ماه سال جاری نموده است. به گزارش پایگاه داوطلبان جهت آگاهی از عناوین رشتهها، مواد امتحانی، شرایط و نحوه ثبتنام و زمان برگزاری آزمون، به معاونت نیروی انسانی یا معاونت تربیت و آموزش رده خدمتی خود مراجعه نمایند.
من بسيار اميدوارم بهتأثير حضور رهبرى جديد در جامعه ؛ ایشان از لحاظ اطلاع از اوضاع كشور مناسبترين فرد در كشورند، آیت الله خامنه ای حاضر است از همه چيزش براى اسلام و انقلاب بگذرد كه همهمان مىدانيم، اعتماد روحانيت و مردم هم بهايشان هست ايشان اگر رهبر هم نبودند بازهم محبوب مردم بودند یكچنين كسى الان در رأس نظام ماست آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی منتشر نشده در سال 1368 ضمن تاکید بر اینکه امام نمی خواستند بعد از خودشان کشور در جنگ باشد،گفت : من حالت نگرانی پیامبر (ص) را در سال آخر عمر مبارکشان ؛ چنین حالاتى را در حضرت امام در ماههاى اخیر، شاید یکساله ، هفت و هشت ماه اخیر، مىدیدم. ایشان عملا" دنبال این مسایل آینده بودند که بعد از خودشان مشکلى در جلوى راه انقلاب نباشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛ گزیده سخنان منتشر نشده.
ایشان در ۱۳ تیرماه ۱۳۶۸ که در سمینار ائمه جمعه سراسر کشور ایراد گردیده ، بدین شرح است : * متأسفانه ما در اولین سمینار ائمه جمعه در غیاب حضرت امام امت صحبت مىکنیم که انسان نمىتواند اندوه و احساسات خودش را کنترل کند. ما با فقدان حضرت امام امت وضعى را در درون خودمان و روحیه خودمان احساس مىکنیم که مثل کسى است که در خلاء زندگى مىکند. *درست چنین وضعى الان براى من هست. لابد همه شما هم مثل من هستید. من از خودم که حساب مىکنم، اینچنین وضعى را مىبینم، آدم دلش نمىخواهد باور کند که دیگر امام را ندارد، ولى واقعیت این است که نداریم. طبعا" آن کارهاى مهمى را که شخص امام با اهمیت شخصیتشان و بزرگوارى وجودشان انجام مىدادند بهتنهایى امتى بودند، آنها تقسیم مىشود بین ما که باید همگى یک قدرى آن سنگینى بارى که بر دوش امام بود بر دوش خودمان احساس کنیم که داریم مىکنیم. ما چنین احساسى داریم، شما هم حتما" چنین احساسى دارید و با همین احساس است که ما داریم مىفهمیم.
* آقایان همه آشنا هستند ]مىدانند[که پیغمبر اکرم (ص) در اواخر عمرشان ]نسبت به[ مسایل آینده نگران بودند و با آیه شریفه (یأَیُّهِا الرَّسولُ بَلّغ ما اُنزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبّک) چه حالاتى را تجسّم داشتند، من چنین حالاتى را در حضرت امام در ماههاى اخیر، شاید یکساله برنامهریزىاخیر، هفت و هشت ماه اخیر، مىدیدم. ایشان عملا" دنبال این مسایل آینده بودند که بعد از خودشان مشکلى در جلوى راه انقلاب نباشد، کشور انقلابى که ایشان خیلى برایش تلاش کرده بودند و از جوانى تا آخر عمر بهاین شجره مبارکهاى که نهال کرده بود و آبیارى کرده بود، با خون دل فکرهایى برایش کرده بود و با تلاشهاى پیگیر نمىخواستند این شجره بعد از خودشان پژمرده بشود و درست وظیفه آن باغبان واردى را که آینده این درخت مقدس را، درخت مقدس انقلاب را و اسلام عملى را در جامعه تضمین بکند، برنامهریزى کرده بودند. خوب یادمان است ایشان بعد از اینکه در سالهاى اوایل پیروزى انقلاب دچار کسالت قلبى شدند، نگرانى براى همه ما همیشه بود، ما همیشه دلهره داشتیم. بهتعبیر خیلى از افرادى که با وضع جسمى ایشان آشنا بودند، مىگفتند ایشان مثل یک ظرف چینى خاصى هستند که ضربه خورده باشد و ترک برداشته باشد و هر موجى ممکن است که این ظرف را به هم بریزد. * کسانى که مسئولیت داشتند اطراف انقلاب و وضع جسمى ایشان را مىدانستند، همیشه نگران بودند، هر روز ممکن بود یک حادثه اتفاق بیافتد. همان سالها بود که یک نفر از اهل سیر و سلوک و معنا گفته بود که حضرت امام از آن تاریخى که ار پاریس آمدند و در فرودگاه مهرآباد پا گذاشتهاند، یازده سال خواهند ماند. این حرف اگر چه خوب براى ما اطمینان نمىداد، ولى خب تسکینى براىمان بود. این پیشبینى با توجه بهمعنویتى که در گوینده سراغ داشتیم این تسکین بود، امّا همیشه دلهره داشتیم. ولى امام خودشان دلهره نداشتند، محکم بودند و مىفرمودند که خداوند این انقلاب را حفظ مىکند، من هم یک وسیله هستم. این وسیله در دست خداست و تا هر وقت من لازم باشم براى این انقلاب، انقلاب را خداوند بهدست من نگه مىدارد و هر وقت لازم نباشم هم بهدست دیگران اینکار انجام مىشود. * این اواخر ایشان بهفکر حل کردن مشکلات افتادند، البته ما قبلا" بهاین فکر افتاده بودیم، اینکه سالها قبل مجلس خبرگان تلاش کرد که جانشینى براى حضرت امام داشته باشد بهخاطر همین نگرانىها بود. یعنى ما چون همیشه فکر مىکردیم که هر روز ممکنه اتفاقى بیافتد، دستمان خالى باشد. همان نقطهاى که دوستان نگران بودند و دشمنان هم امید بسته بودند، اینجورى بود. دشمنان فکر مىکردند در زمان امام نیروهایشان را مصرف نکنند، ذخیره کنند براى اینکه یکدفعه ضربه کارى را وارد بکنند وقتىکه ما از درون متزلزلیم. دوستان هم نگران چنین وضعى بودند، چون کموبیش از برنامهریزى دشمنان آگاه بودند.
* بالاخره مجتهدى که در امور ولایت کشور مىخواهد دخالت بکند، نیاز به یک سرى معلومات و اطلاعات و آشنایىها با مسایل اجتماعى دارد که معمولا" در مدرسه دست آدم نمىآید، هرقدر هم که آدم در مدرسه باسواد باشد و استاد باشد و متبحر باشد ولى بههرحال باید در میدان عمل با واقعیتهاى زندگى و پیچیدگىهاى زندگى صنعتى امروز آشنا بشود. اجتهاد را یکمعناى وسیعى برایش درنظر گرفتند که این خیلى در کارمان بهدرد خورد و بعد بهگونههایى مصداق آن اجتهاد را هم براى ما تعیین کردند و این مهم است.همه مفاهیم کلى را مىشود تطبیق کرد، اما اینکه ایشان با اشاراتى تعیین کردند مصداق آن مجتهد مورد نظر خودشان را، این دوتا را که آدم نگاه مىکند مىبیند که باز همان وظیفه رهبرى است بَلّغ ما اُنزِلَ الیک مِن ربک که نگران آینده نباشند که مبادا برخورد آرا و اندیشهها و تمایلات کار مملکت را دشوار بکند.
* خداوند بهما مردم کمک کرد. باز این هم از خوبى مردم است، خداوند جزاى این مردم را داد، واقعا" این مردم استحقاق این را نداشتند که بعد از دهسال فداکارى و شهادتطلبى و این همه مرارتهاى راه انقلاب یکدفعه بیدار بشوند و ببینند که اختلافات در سطح بالا زحماتشان را دارد از بین مىبرد و دشمنان را خوشحال مىکند و دوستان را ناراحت مىکند. حق این مردم نبود که چنین دردى برایشان پیش بیاید. بعد از این همه مرارتها، خداوند جزاى مجاهدتهاى آنها را اینجورى داد و این بحث را تمام کرد.
* من خدمت شما ائمه جمعه عرض بکنم که شما بزرگواران نظام هستید مخصوصا" حالا که دیگر رفراندوم بناست مطرح بشود، شما باید مردم را در جریان بگذارید. این بعضىهایش خیلى مهم نبود، ولى بعضىهایش مهم بود. آنکه مهم نبود مثلا" حالا مجلس تعداد نمایندهاش ۲۷۰ تا است با قانون اساسى ممکن بود چهارصد، پانصدتا بشود؛ مشکل بوجود مىآورد، اما قابل تحمل بود، حالا اگر هم نمىشد ما چندان مشکل آنجورى نداشتیم، ولى خب یکقدرى کار را مشکل مىکرد. یا مثلا"در صداوسیما واقعا" مشکلى بود. شیوهاى که ما در صداوسیما ائمه جمعهداشتیم این بود که سه نفر از سه قوه آنجا مىرفتند و طبق قانونى که نوشته شده بود، تقریبا" دوتا دستگاه موازى هم درست شده بود که فقط با صرفنظر از حقوق همدیگر، مىتوانستند آنجا را بگردانند. اگر کسى مىخواست حرف قانونى خودش را اعمال بکند واقعا" خانه چند کدبانو مىشد و بعضی مطالب لازم رو آنتن نمىرفت. صدا و سیمایى که بایست لحظه بهلحظه تصمیم بگیرد که این را بگوئیم یا نگوئیم، باشد یا نباشد، دیگر آنتن صبر نمىکند که حالا سکوت کنیم بعد ببینیم چه مىشود، باید هر لحظه تصمیم گرفت. این مسأله بهحمداللّه حل شد، آخر کار هم قرار شد که زیرنظر رهبرى باشد که مهمترین جاى کشور است.
شنیدن وصف امام و شرح خط جاودانه آن یگانه دوران همواره خوش است و دلنشین، اما گاهی خداوند جرگهی از زمان خود برای هدایت افراد ایجاد می کند و سبب پیچیدن عطر تعلیم منجر به یقین در دل و دیدهی افراد می شود. ایام، ایام ولایت مطلقهی فقیه است. نزدیک سالگردغمی بزرگ می شویم که آزادگان جهان را به سوگواری نشاند. غم از دست دادن روح خدا از دیار خمین! ولایت مطلقهی فقیه می گوییم چراکه ولی عصر مومنین: خمینی بزرگ، با رفتنش نه تنها باعث منقطع شدن ولایت نشد بلکه سند اثباتی بود برای جاودانگی این فریضهی الهی، که این حکم به آمدن و رفتن فردی بسط نیست و بست نمی شود و همواره تا ظهور امام زمین و زمان جاری است. خمینی با رفتنش این را ثابت کرد و پس از آن خامنه ای آمد. خمینی بارها به برحق بودن خامنه ای تاکید کرد و چه راز هویدایی که هر دو یک رسالت دارند و هر دو در نامشان خم است و یادگاری از ولی غدیر خم اند. این مقاله سندی هرچند کوچک و مختصر برای یاوه گویانی است که تنها امام خمینی را ولی خود می دانند و وابسته به فردند و نه شرع! آری!تاریخ تکرار می شود و آنان که تنها رسول را قبول داشتند و علی و امامت را نه! و آنان که تنها رسول و علی را قبول داشتند و یازده نور هدایتی که رسول و ولیش حتی نام آنها را برده اند، را ولی خود ندانستند، امروز هم تنها خمینی را قبول دارند و بعد از آن را نه! هرچند دیر است اما آگاه باشیم: همان روح خدا که سالگرد ارتحالش که هر سال در دلمان التهاب به پا می کند و غم دوری اش جگرمان را می سوزاند، یادگاری مانند سید علی حسینی خامنه ای را برایمان نهاده! خامنه ای که از دوران جوانی مرید و شاگرد رهبر کبیر انقلاب بود و خامنه ای که خمینی او را چونان نور چشم خود می دانست و با یکدیگر اسرار فراوان داشتند. در این نبشته سعی شده اندکی از سخنان امام خمینی دربارهِِِی رهبر عزیزمان خامنه ای و چندی از خاطرات سید حسینیهی خمینی دربارهی سید جماران آورده شود. دیدگاه امام خمینی درباره مقام معظم رهبری: 14 خرداد 1368 روزی است که آیت الله خامنه ای توسط مجلس خبرگان به جانشینی آن عزیز سفر کرده، به سمت رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب گردیدند. قبل از رحلت، امام خمینی (رحمت الله علیه) در بیاناتی درمورد آیت الله خامنه ای چنین فرموده بوند که: «من آقای خامنه ای را بزرگش کردم .(1) شما در تمام دنیا یک نفر مثل آقای خامنه ای که متعهد به اسلام باشد و بنای قلبی اش این باشد که به ملت خدمت کند پیدا نمی کنید. من ایشان را سال های طولانی می شناسم. ایشان در همه جا حاضر بودند؛ از اول تا حالا. این نعمت است که خدا به ما داده.(2) انشاءا... خدای تعالی امثال جنابعالی را که جز خدمت به اسلام نظری ندارید در پناه خود حفظ کند. (3) جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی ، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید می درخشید.(4) دختر امام خمینی نقل می کنند:به خاطرم هست، 3-4 روز بعد از جریان آقای منتظری که ایشان از قائممقامی کنار رفتند، پیش امام نشستم و گفتم: «اگرچه زشت است که من این حرف را بزنم، اما بالاخره آدمیزاد از این دنیا میرود و من به نظرم میرسد فردی را نداریم که جانشین شما باشد. آیا بهتر نیست که شورایی باشد؟» تا این حرف را زدم، گفتند: «چرا نداریم؟» گفتم: به نظر میآید چنین فردی نیست. گفتند:«چرا، آقای خامنهای»(9) امام (رحمت الله علیه) از دیدگاه مقام معظم رهبری: امام خامنه ای در سالگرد ارتحال امام خمینی فرمودند:«او(امام خمینی) مظهر نوآوری علمی و تبحر در فقه و اصول بود. او روشن بین و روشنفکر و نوآور در مباحث دینی بود، اما نوآوری دور از لاقیدیهای نوآوران. خیلیها در زمینه مسائل دینی، سخن نویی را به میدان میآورند؛ اما این سخن نو، نشانه لاقیدی و لا ابالیگری آنها در وفا داری به متون اسلامی است؛ سخن آنهاست، نه سخن دین! روشن بینی و نوآوری امام، متکی به دین و مبانی دینی بود؛ لذا آنچه را که در زمینه مسائل اعتقادی و اخلاقی و فقهی اسلام عرضه کرد و نو بود، آنچنان بود که متبحّرترین و واردترین کسانی که در این علوم و دانشها ورود داشتند، در مقابل آن اظهار تسلیم کردند و آن را به عنوان یک سخن با بنیاد پذیرفتند، نه به عنوان سخنی که متکی به مبانی و اصول نیست.»(10) مقام معظم رهبری، عظمت روح و شخصیت والای امام خمینی (رحمت الله علیه) را چنین بیان می کنند: «نام آور بزرگ دوران معاصر، یعنی امام خمینی (رحمت الله علیه) دانشمندی پارسا و خردمندی پرهیزکار و حکیمی سیاست مدار و مؤمنی نواندیش و عارفی شجاع و هوشمند و فرمانروایی عادل و مجاهدی فداکار بود. او فقیه و اصولی و فیلسوف و عارف و معلم اخلاق و ادیب و شاعر بود. در او خصلت های برجسته خداداد، در آمیخته با آن چه او خود از معارفی قرآنی آموخته و دل و جانش را به او زیور داده بود، شخصیت عظیم و جذاب و تأثیرگذاری پدید آورده بوده که هر یک از چهره های برجسته یک قرن اخیر جهان –که قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور دینی و سیاسی و اجتماعی است- در برابر آن کم جاذبه و یک بُعدی و کوچک به نظر می آمدند.»(11) توصیه امام (ره) به آیتالله خامنهای در بیمارستان بهار سال 1365، روزى را که امام(ره) در بستر بیمارى بودند، فراموش نمىکنم. ایشان دچار ناراحتى قلبى شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزى در بستر بیمارى بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاى حاج احمد آقا به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آنجا بیایید؛ فهمیدم که براى امام(ره) مسألهاى رخ داده است. آناً حرکت کردم و پس از چند ساعت طى مسیر، خود را به تهران رساندم. اولین نفر از مسؤولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالاى سر ایشان حاضر شدم . روزهاى نگرانکننده و سختى را گذراندیم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامى که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم . در آن لحظاتی که امام(ره) ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند، بنابراین مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مىباید در آن لحظهى حساس به ما مىگفتند. ایشان فرمودند:«قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمىتواند به شما آسیبى برساند» . به نظر من، وصیت سىصفحهای امام(ره) مىتواند در همین چند جمله خلاصه شود.(12) سحرگاه بعد از فراق حضرت امام (ره) فردای آن شبی که امام عزیز(ره) به جوار رحمت الهی پیوسته بودند، سحرگاه در حالت التهاب و حیرت، تفألی به قرآن زدم؛ این آیۀ شریفۀ سورۀ کهف آمد: «وامّا من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسنى و سنقول له من امرنا یسرا؛ و اما کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد پاداش نیکو خواهد داشت، و ما دستور آسانی به او خواهیم داد؛ آیه 88» . دیدم واقعاً مصداق کامل این آیه، همین بزرگوار است. ایمان و عمل صالح و جزاى حسنا، بهترین پاداش براى اوست.(13) (1صحیفه نور،ج15 ، ص139 (9www.askquran.ir، بیشترین ناراحتی امام از از آقای منتظری و ماجرای قطعنامه بود. (10 سخنرانی رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای- خرداد78 (11 فرازى از پیام مقام معظّم رهبرى به مناسب یکصدمین سالگرد ولادت حضرت امام قدسسره. (12 سخنرانى در مراسم بیعت ائمهى جمعهى سراسر کشور، 12/4/1368 (13 سخنرانى در مراسم بیعت هیئت وزیران، 16/3/1368 |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
تبادل
لینک هوشمند
|
||